![]() |


درباره ي وب سايت ![]() به وبلاگ من خوش آمدید دوستان
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان نـیــلـوفــــرآبــی و آدرس nilofarblue.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. پيوند هاي روزانه برچسب ها |
من اگریک سنگریزه بودم....... می گفتم چگونه اینگونه شدم؟؟؟..زمانی من تکه ای از کوه استواری بودم که بر پهن های دشت حکم فرمایی می کردوبا غرور و استواری خویش نظاره گر اطراف خود بودم . بدنه من جایگاه لانه ی عقاب های تیزچنگ بود،قدم گاه آهوان کوهی بود، جای میخ های دلاور مردان کوه نوردی بود که افتخارشان بالا رفتن از مابود بدنه ما ضربه خور چکش فرهاد بود که می خواست به شیرینش برسد . بلندای ما شکننده بادهای تندی بود که می خواست دشت ها را با خود ببرد. کوه پایه ما حفظ کننده آب هایی بود که از آب شدن برف های قله ها در کنار ما دریاچه شده بود تاما با بستر محکم خود حفظ کننده این آب ها باشیم. روزی هوس کردم از این تنه سنگی بزرگ به نقطه ریزی تبدیل شوم تا بتوانم گستره زمین را بگردم و از میخ بودن خالی تهی شوم آخر ما کوه ها را میخ های زمین می دانند. شکسته شدم، قل خوردم،به دا خل رودی که کنارم بود خزیدم و به آرزویم رسیدم. سفری را شروع کردم که در کنارم ماهی های مهاجرقزل آلا دم تکان می دادند که در مسیر برای کرمکی کوچک،خود را به قلاب های ماهیگیری می سپردند. از هر جاگذر کردم هیچ کس هواسش به من نبود...آخریک سنگریزه چه ارزشی دارد؟؟ تا اینکه اسیر گوشه مرداب شدم، سکون رادوست نداشتم!!کودکی بازیگوش چنگ در آب زد. قسمت من کف دست او بود،مراپرتاب کرد به خشکی کنار ریگ های دیگر وبی تفاوت از کنارم گذشت که مردی دانا مرا دوباره برداشت و به شاگردانی که اطرافش بودند گفت:آیاشما می توانید این سنگریزه کوچک را تولید کنید؟؟سپس گفت:«شما که هیچ ، تماام دانشمندان دنیا هم نمیتوانند سنگ را خلق کنند!!» این هدیه خداست که زیر پای شما را سفت کرده استواری بر زمین بخشیده!! پس از کنار هر سنگی که رد می شوید پی به خالق زیبایی آن ببرید و اورا همواره شکر گویید.... نتیجه«تمام مخلوقات خدا اگرچه زیاد باشند برای خود مهم اند زیرا هیچ بشری نمی تواند آن را در آزمایشگاه درست کند حتی اگر یک سنگریزه کوچک باشد!!!» ![]()
چـادرِ مـننـه بـرای نشـان دادن فقـر در سریـال هـای کشـورم است … نـه لبـاس متهمـان ِ دادگـاه و زنـدان هـا … چـادر مـن تـاج بنـدگـی مـن است … سنـد زهـرایی بـودنـم را امضــا میکنـد …!
طعنـه هـا دلسردت نکنـد بـانــو …
بـا افتخـار در کوچـه هـای شهـر قـدم بـزن …!
![]()
حجاب امنیتی است که از سوی خدا وند و معصومین برای مابه ارمغان اورده شده امنیتی است که چشم های هرز را از ما به دور میکند در گذ شته ها حتئ خود مسیحی ها هم حجاب داشتند نمونه ان لبخند ژوکوند است مادر تلویزیون فیلم های قدیم کرهای را که می بینم نهایت پوشش یک زن برای انها ترمیم شده است حجاب زیبایی ووقاری به یک خا نم می بخشد تا اورا برای محارمش تا اخرعمر حفظ کند شما جواهرات گرانبها والماس را همیشه در دم دست نمیبینید بلکه از ان بصورت لایه های مختلف وبادی گارد های مختلف محافظت می شود غربی ها برای سوء استفاده اززنان ودختران بد حجابی را ترویج می دهند تا خودشان به لذتی که می خواهند برسند تصویری از یک ارکست رادیدم که آقایان لباس رسمی شان کامل ولی خانم ها نیمه برهنه بودند که این طراحی صرفابرای چشم های هرزه برنامه ریزی شده پس نتیجه میگیریم حجاب مفید است
![]()
«فرانتس فانون»میگوید:هرچادری که دور انداخته میشود افق جدیدی راکه تا آن هنگام براستعمارممنوع
بود در برابر او میگشاید وبدن الجزایری را که عریان شده است تماما به او نشان میدهد.پس از دیدن
هرچهره بی حجابی امیدهای حمله ور شدن اشغالگر ده برابر میگردد. ![]()
گفتم چرا چادر نمی پوشی گفت آخه احساس خفگی می کنم.سختمه…اذیتم می کنه…
کشونی؟!!!چرا این کفش پاشنه بلند رو می پوشی؟؟؟؟پاهات درد نمی گیره؟؟؟؟دست هات خسته
نمی شه؟!!!کمر درد نمی گیری؟؟؟!!!
خواد یا برای کسی که تورو به خاطر خودت می خواد؟؟؟؟
به خاطر خودت می خواد نه به خاطر زیبایی لباس هات…..
م رفتیم حرم؟؟؟؟خیلی بهت می اومد….
داده بودم چادرم رو روی سرم نگه دارم….ولی نتونستم….
![]()
دیروز دوباره مهدا رو دیدم…تو این سرما هم هنوز موهاش پیدا بود و خودش رو خوب نچوشونده بود. اصلا گیریم اسلام هم نگه حجاب، حداقل آدم باید خودش رو از سرما حفظ کنه یا نه؟ رفتم جلو و باهاش سلام و احوال پرسی گرمی انجام دادم و ظاهرش این بود که دماغش چاقه (در جریانید که کنایه است از این که حالش خوب بود وگرنه مهدا دماغش رو عمل کرده و …) یه مقدار که با هم صحبت کردیم بحث رو بردم سمت حجابش. تابستون یعنی درست همین دو سه ماه پیش بود که بهونه می کرد که هوا گرمه و … بهش گفتم الآن که هوا گرم نیست، پس چرا هنوز هم حجاب رو رعایت نمی کنی….اصلا کار ندارم اسلام می گه واجب یا حرام و یا … ؛ حرفم اینه که اگه بهونت توی تابستون گرما بود، خب الآن که هوا سرده، حد اقل خودت رو بپوشون که سرما نخوری… دیدم ساکته….منتظر موندم یه حرفی بزنه….بعد از چند لحظه گفت ببین مریم جون!… دوباره ساکت شد…ادامه نداد…فهمیدم قبول کرده که گرما فقط یک بهونه بوده…. دو سه روز دیگه تولدشه….می خوام یک چادر بخرم و بهش هدیه بدم…♥♥♥ ![]()
افتخار می کنه به کوروش و دوره هخامنشی. ولی نمی دونم چرا وقتی بهش می گم چرا چادر نمی پوشی و حجاب رو رعایت نمی کنی، تند و خشن بر می گرده و می گه از یه مشت عرب چادر سر کردن رو یاد گرفتید و بهتون یاد دادن که خودتونو پارچه پیچ کنید….شماها اصالت خودتون رو فراموش کردید….خاک بر سر شما ها که فرهنگ خودتون رو به فرهنگ عرب ها فروختید…. ولی بنده خدا نمی دونه که این کوروش و داریوش و ایران باستان برای ما زن ها اصلا ارزشی قائل نبودن…خیلی هم می خواستن به زن ها ارزش بگذارن می بردنشون توی حرم سراهاشون…جالب تر اینه که همین حجابی که می گه از عرب ها گرفتیم، موقعی که توی ایران و روم و هند و …بوده توی اعراب نبوده…اصلا توی ایران باستان وقتی یک زن رو توی کوچه می دیدن که با یه مرد صحبت می کنه اونو از خونش بیرون می کردن…حتی توی بعضی از روز ها اون ها رو توی خونه حبس می کردن….حتی بعضی ها به خاطر شدت و سابقه ایران و روم و هند توی بحث حجاب، فکرکردند عربها هم از ایرانی ها و سایر کشور ها که حجابِ زن هاشون سخت بوده گرفتن… کاش به همین میزان که از تاریخ و اصالتِ ایران صحبت می کنیم، از اون دوره ها هم اطلاع داشته باشیم… ![]()
می گه می دونم حجاب واجبه، می دونم توی دین اومده،ولی خب اگر بخوام حجابم رو رعایت کنم مادرم ناراحت می شه. مادر هم که ناراحت بشه میرم جهنم…صرفا به خاطر رضایت پدر و مادر من حجابم رو رعایت نمی کنم… انشاءالله که نمی دونسته؛ همون خدایی که گفته باید حرف پدر و مادر رو گوش کنی، گفته اگر گفتن کار حرامی رو انجام بده نباید گوش کنی، متوجه باشید ها، نباید…یعنی اگر حجاب واجبه و پدر و مادر می گن نیازی نیست و اگر محجبه بشی ناراحت می شم در واقع دارن بهت می گن یک کار حرام انجام بده… به همین خاطر نیازی نیست که در این جا حرف پدرو مادر رو گوش کنی…البته بهتره متوجه باشیم که تااونجا که می تونیم باید رضایت اون ها رو به دست بیاریم…اگر قبول کردند که چه بهتر ولی اگه نشد دیگه نیازی نیست در این موارد حرفشون رو گوش کنیم… ![]()
اومد پیش من و گفت حاج آقا یه سؤال دارم…وضع مناسبی نداشت…البته خیلی هم وضعش خراب نبود…گفتم بفرمایید اگه بلد بودم جواب می دم…گفت من حجاب رو قبول دارم که واجبه ولی می ترسم اگر محجبه بشم و مثلا چادر سرم کنم دوباره بزارمش کنار…خوب نیست… دلیل عجیبی داشت…گفتم ببین دخترم اگه این طوری بخوای فکر کنی اصلا نباید هیچ چیزی رو به دست بیاری…حتما می پرسی چرا؟…به خاطر این که شما میگی ممکنه دوباره بزارمش کنار…این کنار گذاشتن دوباره هرچیزی در همه جا امکان داره…علاوه بر اون شما نباید دین رو هم انتخاب کنی…در حالی که خدا حتی در مورد کفر و اسلام هم گفته بعضی ها هستن که مسلمانن بعد کافر می شن دو باره مسلمان می شن….پس می بینی که خدا هم این رو می دونسته ولی باز هم گفته که به این دین رو بیارید…گفته من توبه رو قبول می کنم…علاوه بر این ها شما حجابت رو به خاطر حضرت زهرا رعایت کن…به خاطر این که یاری باشی برای ایشون…شخصی بود رفت خدمت آیت الله بهجت و به ایشون عرض کرد آقا سالگرد سیلی زدن به مادر سادات رو تسلیت می گم….ایشون هم در جواب گفتند الآن هم به حضرت زهرا سیلی می زنند…پرسید چطور؟ فرمودند زن ها با رعایت نکردن حجابشون… دیدم اشک هاش رو داره پاک می کنه… ![]()
ای مسلمان، ای مرد، ای زن، ای جوان چقدر به امام زمانت علاقه داری واقعاًحاضر هستی جانت را فدای امام زمانت کنی بیا از فردا صبح یک چادر بردار روی سر خانمت، دخترت یا خواهرت بینداز، و یا اگر مانتوی هستند، آنها را برای خاطر امام زمانت چادری کن. ![]() ![]()
من یک دختر چادریم … ![]()
باید اعتقاد و ایمان را در خود حفظ کنیم و غیرت را در سینه نگه داریم. ما خوب می دانیم که اساس و پایه حراست و حفاظت بنیادین یک جامعه، اخلاق، ایمان و اعتقادات جوانان آن جامعه است. ایمان ومعرفت مذهبی، غیر قابل نفوذ ترین دژ برای ورود بیگانگان به کشور می باشد. بیشترین وموثرترین راه برای نفوذ بیگانه، ضربه زدن به این اعتقادات است. اگر سلاح ایمان را از دختران ما یاد بگیرید و پشتوانه جهان بینی و ایدئولوژی شان را تخریب کنند و در گوشه اتاقشان یک تلویزیون بگذارند و برایشان برنامه های جذاب، ترانه ها وموسیقی های دلفریب و فیلم های سکسی و شوهای مبتذل نشان دهند وشرم و حیای آنها را به لوت بکشانند و در اماکن فساد، دخترانمان را به خود فروشی بکشانند و دخترانمان مقلدانه و کورکورانه سر بهذ زیر اندازند و زشتیها و پلیدیهای فرنگی ها را برایشان زیبا جلوه دهند و فساد آنها را ترقی بخوانند و همه هویت وشخصیتشان را تحقیر کنند و آنقدر سرگرم شوند تا چشمانشان گرم شود و خواب دیدگانشان را برباید آیا دیگر مجالسی برای اندیشیدن آنها باقی می ماند که همه اینها حیوانیت است و نفسانیت….. ![]()
گاهی به برخی از بانوان گفته میشود این رفتار یا پوشش شما درست نیست، در جواب میگویند: - دلم میخواهد و انسان آزاد است! ![]()
مردی با اصرار از پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم خواست تا به او پندی بیاموزد؛ رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم تا سه بار به او فرمود: اگر بگویم بکار میبندی
![]()
بعضی ها هستن که می گن اگر حجاب رو رعایت کنیم و مثلا چادری بشیم، بهمون می گن فلانی هم رفت تو حزب و باند فلان…خب آخه عزیز من این چه حرفیه که می زنی؟ خدا رو که الحمد لله قبول داری…خدا توی قرآن می فرماید ما دو حزب داریم…یا حزب خداست، یا حزب شیطان… انتخاب با خودته فقط این شعر رو یادت باشه که: باخدا باش پادشاهی کن بی خدا باش هرچه خواهی کن
![]()
اگر می گویید حجاب نه…به حجاب نیازی نداریم….به چادر و رعایت احکام اسلامی نیاز نداریم پس به داستان زیر توجه کنید: در داستان حضرت موسیبن عمران(ع) چنین آمده است که او با تلاشهای پیگیر خود به تدریج برستمگران پیروز شد و پرچم توحید وعدالت را در نقاط مختلف زمین به اهتزاز درآورد حضرت موسی(ع) برای نجات ملت انطاکیه راهی جز سرکوبی ستمگران و فتح آن سرزمین نمیدید برای اجرای این امر سپاهی به فرماندهی یوشع و کالب تشکیل داد و با آن سپاه به سوی انطاکیه رهسپار گردید. عدهای از مردم نادان و اغفال شده انطاکیه به یکی از دانایان خود گفتند که موسی(ع) آمده است تا ما را بکشد و از دیارمان بیرون گرداند چاره بیندیش او پس از انجام برخی کارها و نتیجه نگرفتن از آنها چنین گفت: ما جز حیله راهی نداریم. پس برای سرکوبی سپاه موسی(ع) راه عجیبی را به مردم انطاکیه پیشنهاد کرد که همواره استعمارگران برای شکست هر ملتی از همین راه استفاده میکنند و آن این بود که مردم انطاکیه از راه اشاعه فحشا و انحراف جنسی و برگرفتن پوشش از زنان و دختران وارد عمل گردند. ![]() ![]()
همش می گفت چادر رنگ تیره ای داره. مشکیه. چشم رو می زنه. بد ریخت و شلخته است و خلاصه می خواست برسونه که چادر اصلا چیز قشنگی نیست. بعضی وقت ها هم میگفت وقتی چادر می پوشم مثل کلاغ سیاه می شم و اصلا چیز قششنگی نیست. حالا بماند که من چقدر خودم رو تو این جور مواقع کنترل می کردم… ولی همین چند روز پیش بود که دیدمش. دیدم سر تا پا مشکی پوشیده بود…اون هم یک مانتو بدریخت و شلخته….تازه جالب اینجا بود که همین دختر که تا دیروز حتی جوراب هم نمی پوشید برای این که به اصطلاح ست کرده باشه….یک جوراب مشکی هم پوشیده بود…خواستم برم جلو و یه چیزی بهش بگم ولی دیدم آدمی که خودش رو به خواب زده بیدار نمی شه….
![]()
سلام خدا قوت من و چادرم عجین شدیم عاشقشم باور کنید به هیچ قیمتی نمیتونم حتی لحظه ای جلوی نامحرم سرم نکنم چادرمو. داستان که والا چه عرض کنم.چندین پروسه باعث چادری شدن من شد… من از دوران راهنمایی گهگاهی چادر سر میکردم…دوستام و بعضی از آشناهامون میگفتن آخه تو با این سن و سال و جثه چادر میخوای چیکار؟ تا اینکه تو دوران دبیرستان رفتم راهیان نور، مناطق جنگی دفاع مقدس… گفتن نداره … از شهدا کمک خواسته بودم خواسته بودم منو زیر بال و پرشون بگیرن… خلاصه دلم زیرو رو شد… تو همون حال و هوا که باز به چادر علاقه مند شده بودم کلی کتاب خوندم حتی کتاب حجاب شهید مطهری رو… از اون به بعد توکل به خدا کردم و گفتم بیخیال دوستات که مسخره ات میکنن خدا مهم تره یا دوستات؟ ازخدا خجالت نمیکشی(البته عرض کنم که من تو دوره ای هم که چادری نبودم همیشه مقنعه رو با هد میپوشیدم که موهام پیدا نباشه و مانتوی بلند استفاده میکردم)… خلاصه ماهم رفتیم جزو وارثین ارثیه ی حضرت زهرا …ان شاء الله که لیاقتشو داشته باشم… چادر صفا و لذتی داره که هیچ نوع پوشش رنگارنگی نداره… من درکش کردم باهمه وجودم و به نظرم هرکی خودش به چادر برسه و با بینش انتخابش کنه محکم تر پاش می ایسته یاعلی مدد ![]()
در سوز زمستان و عطش تابستان، و حسرتی در دل برای پارچه ای سیاه به نام چادر مشکی. ![]()
بهانه می کند و می گوید کجای قرآن آمده حجاب باید این طور باشه؟ اصلا چرا باید محدودیت برای خودم درست کنم؟ چرا بیام دست و پای خودم رو ببندم؟ همین نماز و روزه رو که انجام می دم کافیه دیگه. خود خدا گفته من بیشتر از این ازتون نمی خوام. هر قدر که می تونید اعمالتون رو انجام بدید. همین طور بهانه می کند و من در دل خودم قربون و صدقه خدا می رفتم که این قرآن رو چطور هماهنگ و پاسخگو نازل کرده…هر وقت یکی بهم می گه کجای قرآن این حکم شرعی اومده یاد این کلام خدا می افتم که می گه “ای پیامبر! ما این قرآن رو بر تو نازل کردیم تا تو برای مردم اون رو توضیح بدی و روشن کنی.” از اون طرف می گه ” حرف پیامبرحرف مَنه و از روی هوا و هوس صحبتی نمی کنه”…بعد که بیشتر دقت می کنم می بینم خود خدا گفته ” پیامبر! به زنان خودت و زنان مؤمنین بگو زینت های خودشون رو از نامحرم ها حفظ کنن.” این ها رو که کنار هم می گذارم می بینم هم خود خدا گفته حجاب باید داشته باشیم هم پیامبر…دیگه بماند که اهل بیت هم به این نوع مفاهیم تصریح کردند….. وقتی می گفت محدودیت برام ایجاد می کنه یاد این افتادم که خدایی که انسان رو خلق کرد گفت تو اشرف مخلوقاتی، تو خلیفه من هستی، نشه کاری بکنی که از حیوونات هم پست تر بشی ها! حالا اگر من این چادر رو سرم نکنم یا حجابم رو رعایت نکنم با اون حیوونات چه فرقی می کنم؟؟؟؟ تازه اون ها پیشرفته تر از ما هستن چون همه بدنشون پیداست….قصد توهین ندارم ولی این ها چیز هایی هست که خدا گفته…. همین که می گفت نماز و روزه کافیه یاد اون جایی از قرآن افتادم که خدا نسبت به اون هایی که به یه جای دین عمل می کردن و باقی اون رو انجام نمی دادن غضب می کنه…خدا خواسته در همه اعمال تا اونجایی که می تونیم وظیفمون رو انجام بدیم… خدا خیلی مهربونه…کاش این رو می فهمیدیم که هر چی که بهمون گفته تا انجام بدیم فقط به خاطر خودمونه….منتی بر خدا نیست…. ![]()
من چادر ندارم ولی وقتی می بینم انقدر چادری ها رو اذیت می کنن واقعا ناراحت می شم. نمی دونم چطوره که اگر رنگ مشکی رنگ سال باشه خوبه ولی رنگ چادر باشه مشکل داره. چطوره جاهای با کلاس پُز داره ولی اگه عادی بپوشن بی کلاسیه…. چطوره چادر رنگی رو مد می کنید ولی چادر مشکی رو که قشنگتر از اون هاست بی کلاسی محسوب می کنید چطور می گید مشکی رنگ عشقه ولی چادر مشکیش خوب نیست… چطوره وقتی می خواید برید حرم امام ها چادر می پوشید ولی وقتی بیرون میاید چادر رو در میارید….انگار فقط امام ها نا محرمن و باقی مردم همه محرم هستن… از این جور درد دل ها زیاده فقط یه گوش می خواد که این درد ها تبدیل به زخم نشن حسین، ![]()
ده ساله بودم. می خواستیم با خانواده برویم حرم امام خمینی (ره). مامان و دو خواهر بزرگتر طبق معمول چادر سرشان کردند. از اینکه مثل آنها چادر نداشتم احساس کوچکی کردم. ![]() .:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
آرشيو ماهانه نويسندگان لوگو ما ![]() ديگر موارد |