اعتقادوایمان
اعتقادوایمان


باید اعتقاد و ایمان را در خود حفظ کنیم و غیرت را در سینه نگه داریم. ما خوب می دانیم که اساس و پایه حراست و حفاظت بنیادین یک جامعه، اخلاق، ایمان و اعتقادات جوانان آن جامعه است. ایمان ومعرفت مذهبی، غیر قابل نفوذ ترین دژ برای ورود بیگانگان به کشور می باشد. بیشترین وموثرترین راه برای نفوذ بیگانه، ضربه زدن به این اعتقادات است. اگر سلاح ایمان را از دختران ما یاد بگیرید و پشتوانه جهان بینی و ایدئولوژی شان را تخریب کنند و در گوشه اتاقشان یک تلویزیون بگذارند و برایشان برنامه های جذاب، ترانه ها وموسیقی های دلفریب و فیلم های سکسی و شوهای مبتذل نشان دهند وشرم و حیای آنها را به لوت بکشانند و در اماکن فساد، دخترانمان را به خود فروشی بکشانند و دخترانمان مقلدانه و کورکورانه سر بهذ زیر اندازند و زشتیها و پلیدیهای فرنگی ها را برایشان زیبا جلوه دهند و فساد آنها را ترقی بخوانند و همه هویت وشخصیتشان را تحقیر کنند و آنقدر سرگرم شوند تا چشمانشان گرم شود و خواب دیدگانشان را برباید آیا دیگر مجالسی برای اندیشیدن آنها باقی می ماند که همه اینها حیوانیت است و نفسانیت…..
مادامی که زنان ودختران جامعه در حرم امن حجاب پوشیده شده و محجوب باشند مجالسی برای این بی بندباری نخواهند بود و اولین گام برای ایجاد فساد و اندیشه زدایی دخترانمان برداشتن حجاب و پرده دری حیا و نجابت و عدم خود باوری دخترانمان است. وقتی زنان ودختران که مربی و تربیت کننده نسلهای آینده و سازنده اخلاق و سلامت جامعه هستند، از خویشتن مذهبی خود تهی و خالی شوند و اندیشه و ایمان و غیرتشان را از دست بدهند وهم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت می توانند اثرات موثری بر روند فرهنگی و اخلاقی جامعه داشته باشند.
سپس چرا زن این موجود الهی و بهشتی که می تواند ارزشش از ملائکه هم بیشتر شود و بالاتر رود چرا باید شخصیت الهی خود را بی دلیل زیر سوال برد؟ چرا؟ پس اول زن خود را نجات دهد و سپس جامعه را از آلودگی بزدایم.
چقدر خوب می شد اگردختران ما، در مدارسشان سفره عفاف می گستردند و ار نجابت تناول می کردند! آن وقت عروسک های شهر ما نسبت به ویترینها می ماندندو دختر من شهر ما، چون عروسکی زیبنده خیابانها نمی شدند و مردان شهر ما نگاهایشان به نگاه آلوده نمی گشت و در و دیوار ما یکپارچه غیرت می شد و نهالهای استعداد، در باغ سبز شهرما جان می گرفت و ریشه های ترقی و نجات، در سراسر خاک این دیار گسترانیده می شد و گلهای باغ سبز ما، به جای چنبره شدن و پژمردن، باطراوت و بانشاط تمام شهر را معطر و خوشبو می ساختند و بلبلان خوش الحان، در فضای پاک و عطر آگین این دیار پر می زدند و برای مردمان با غیرت شهر ما آواز خوش معنویت و ملکوت را سر می دادند.
(مادام که در اجتماع وجود زن تنها لذت بخشیدن به مرد است، ما همه باید به نام مرد، سر از شرم به زیر افکنیم . من ترجیح می دهم که مثل انسان نابود شود تا اینکه بماند و با تبدیل زن یا ظریف ترین مخلوق الهی به یک وسیله عیاشی و شهوترانی برای مرد از هر حیوانی پست تر گردد. ) گاندی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نویسنده : فاطمه اناری
تاریخ : پنج شنبه 29 خرداد 1393
زمان : 18:50


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.